اکثر افراد، شبیه ما در اوقات بیکاری کتاب میخوانند از رمانهای عاشقانه و خیالی گرفته که پرطرفدار ترینشان است، تا کتابهای فلسفی و روانشناسی.
ما اینجا چندین بریده از کتابهای مختلف و عالی را جمعآوری کردهایم، فایلشان را نیز بههمراه مشخصاتشان ضمیمه کردیم که اگر از خواندنش لذت بردید، آن را خریداری کرده یا دانلود کنید و از مطالعهاش لذت ببرید.
با گذشت زمان آنقدرها هم همه چیز حل نمیشوند بلکه خیلی چیزها هم از بین میروند. گذشت زمان ما را با تجربهتر میکند ولی ما را از پاکی کودکیمان دور میسازد، به ما مقام و پول میبخشد ولی پیرترمان میکند. زمان با گذشتش خیلی چیزها را حل میکند ولیکن در عین حال خیلی چیزها را از بین میبرد.
اثر: یازده و یازده دقیقه
نویسنده: محسن احمدزاده
هرگز کسی شور و نشاط شما را نمیرباید. خود شما با متکی کردن نشاط خود به دیگران آن را از خود می ربایید.
اثر:لحظههای ناب زندگی
نویسنده: باربارا دی انجلیس
اگر میخواهی برای آدمهای طبقه بالا پز بدهی، زحمت نکش. آنها همیشه به نظر حقارت نگاهت میکنند.
اگر میخواهی برای زیر دستهایت پز بدهی، باز هم زحمت نکش. چون فقط حسودیِشان را تحریک میکنی.
این نوع شخصیت کاذب، تو را به جایی نمیرساند. فقط قلب باز است که به تو اجازه میدهد در چشم همه، یک جور باشی.
اثر: سه شنبه ها با موری
نویسنده: میچ آلبوم
اگر روزی فرا برسد که زن نه از سرِ ضعف، که با قدرتْ عشق بورزد، دوست داشتن برای او نیز همچون مرد سرچشمهی زندگی خواهد بود؛ نه خطری مرگبار...!
اثر: جنس دوم
نویسنده: سیمون دوبوار
این زندگی همه آن چیزی است که داریم.
هیچ رستگاری جاودانهای در آخرت وجود ندارد؛ زیرا آخرتی وجود ندارد.
وظیفه ما این است که با زندگی عاشقانه و آموختن شناخت خداوند، در زندگی کنونی رستگاری را بیابیم.
دینداری واقعی شامل: عدالت، نیکوکاری، احسان و عشق به انسانها است.
اثر: مسئله اسپینوزا
نویسنده: اروین یالوم
کسی را دوست داشتن بدین معناست که روحش را از او بگیری و به او در ازای همین ربایش بیاموزی روحش تا چه حد بزرگ، زوالناپذیر و روشن است. همهی ما از همین رنج میبریم: عشق، روح ما را به اندازهی کافی ندزدیده است. از نیروهایی رنج میبریم که درونمان محبوس ماندهاند. نیروهایی که هیچکس قادر به غارتشان نیست تا آنها را بر ما کشف کند
اثر: هجده اثر
نویسنده: کریستین بوبن
مگذار در لحظههایی از زندگی، به خاطر کوچکترین چیزها که بزرگ مینمایند در چشمانت اشک بنشیند.
اشکها برای غمهای بزرگ
و شادیهای بزرگ است ...
اثر: گریزِ دلپذیر
نویسنده: آنا گاوالدا
عشق، کمیابه. کاملاً درسته. اما لزوماً قرار نیست فقط یک بار در تمام عمر رخ بده. این که تا آخر عمرت به چند نفر عشق میورزی و با چند نفر از اونها خواهی بود، چیزی از عشق تو به سم کم نمیکنه و منافاتی با عشق تو ندارن.
اما این رو هم میخوام بهت بگم، که این تجربهها زیاد نیستن.
تو خیلی خوش شانسی که دو مرتبه در زندگیت عاشق شدی. شاید این فاصلهی زمانی تو رو گیج کرده باشه اما برای یک ثانیه هم فکر نکن که ذرهای از ارزش اون عشق و رابطه کم میکنه.
اثر: در غرب خبری نیست.
نویسنده: اریش ماریا رمارک
آنچه آدم را پیر میکند نگاه به گذشته و حسرت فرصتهای از دست رفته است.
حساب و کتاب روزهای گذشته آدم را زود پیر میکند و جز، بینی تیرکشیده و چشمان حریص و بیفروغ، چیزی از او باقی نمیگذارد...!
اثر:دیروز های ما
نویسنده:ناتالیا گینزبورگ
کتاب هایم را ببند آن ها را مخوان. به جای خواندن آن ها، خط های دست وچهره ام را بخوان. وقتی به چهره تو می نگرم، مانند کودکی هستم که شادمانه به درخت کریسمس می نگرد.
اثر: در بندر آبیِ چشمانت
نویسنده:نذار قبانی
یکی از نشانههای عشق حقیقی آن است که به تو عشق بورزند بدون اینکه شایستگیاش را داشته باشی.
اگر زنی به من بگوید عاشق توام چون روشنفکری، محترم هستی، برایم هدیه میخری و ظرفها را هم خوب میشویی، مرا ناامید کرده !
چنین عشقی بیشتر عملی خودپسندانه به نظر میرسد .
چقدر دلپذیر است که بشنوی من دیوانه توام، هرچند که روشنفکر و محترم نباشی ...
اثر:آهستگی
نویسنده:میلان کوندرا
هیچوقت امیدت را از دست نده، شاید آن زمان که امیدت را از دست میدهی دو ثانیه قبل از خوشبختی باشد...
اثر؛ موفقیت نامحدود در 20 روز
نویسنده؛ آنتونی رابینز
نمیتواند هنرمند بشود.
کسی که در عمرش گرسنگی نکشیده،
کسی که از سرما نلرزیده،
کسی که شب تا سحر بی خواب نمانده،
چگونه ممکن است از سیری،
از گرما،از پرتو آفتاب لذت ببرد.
اثر؛ چشمهایش
نویسنده؛ بزرگ علوی
عادت، بیرحمترین زهر زندگیست. زیرا آهسته وارد میشود، در سکوت، کمکم رشد میکند و از بیخبری ما سیراب میشود و وقتی کشف میکنیم که چطور مسموم ِ آن شدهایم، میبینیم که هر ذرهٔ بدنمان با آن عجین شده است، میبینیم که هر حرکت ما تابع شرایط اوست و هیچ دارویی هم درمانش نمیکند.
اثر؛ یک مرد
نویسنده؛ اوریانا فالاچى
به ندای زندگی گوش بسپار
همهی آن چه را که نیاز داری
درباره ی خودت بدانی
نشانت میدهد.
اثر؛ جاناتان، مرغِ دریایی
نویسنده؛ ریچارد باخ
گاهى اوقات تصمیم به تمام کردن یک رابطه، حتى اگر به قیمت شکسته شدن قلبتان تمام شود، بزرگترین لطف در حق خودتان است.
اثر؛ خودت باش دختر
نویسنده؛ ریچل هالیس
ما چیزی که خودمان میخواهیم باشیم، نیستیم؛ چیزی هستیم که جامعه میخواهد. چیزی هستیم که والدینمان انتخاب می کنند. ما نمیخواهیم کسی را ناامید کنیم. نیاز شدیدی به دوست داشته شدن داریم. بنابراین بهترینها را در وجود خود خفه میکنیم. کمکم درخشش رویاهایمان تبدیل به هیولای کابوس هایمان میشود. آنها کارهاییاند که انجامشان ندادهایم. ممکنهایی که ناممکن کردهایم.
اثر؛ مکتوب
نویسنده؛ پائولو کوئیلو
کتاب به او فرصت گریختن از نوعی زندگی را میداد که هیچگونه رضایت خاطری از آن نداشت...
اثر؛ بار هستی
نویسنده؛ میلان کوندرا
اگر افراد میتوانستند یاد بگیرند
که، آنچه برای من خوب است،
لزومی ندارد که برای دیگران هم خوب باشد،
آنگاه دنیای شاد و خوشایندتری میداشتیم.
تئوری انتخاب به ما میآموزد که دنیای مطلوب من، اساس زندگی من است نه اساس زندگی دیگران.
اثر؛ تئوری انتخاب
نویسنده؛ ویلیام ﮔﻼﺳﺮ
دنیا همه را در هم میشکند، ولی پس از آن خیلیها جای شکستگیشان قویتر میشود.
اثر؛ وداع با اسلحه
نویسنده؛ ارنست همینگوی
نیمی از نگرانیها و اضطرابهای ما مربوط به "نظرِ دیگران" است، ما باید این خار را از بدن خود بیرون بکشیم!
نظرِ دیگران، تصوری خام یا یک وَهم است که هر لحظه میتواند تغییر کند. نظرِ دیگران به نخی بند است و ما را بردهی آنان می کند؛ بردهی نظراتشان و بدتر، بردهی آنچه وانمود میکنند به نظرشان میرسد!
اثر؛ درمان شوپنهاور
نویسنده؛ اروین دیالوم